loading...

مسیر نامعلوم

بازدید : 130
يکشنبه 3 آبان 1399 زمان : 5:37

نمیدونم چرا بعضیا دروغ میگن

حتی سوالی رو جواب دروغ میدن که تو ازشون نپرسیدی

دوباره بیمارستانیم و شدیدا خسته

خسته چی ؟ روحی یا جسمی‌؟!

امشب خدا برام یه معجزه کرد داشتم میرفتیم بیمارستان حالم افتضاح بود به لطف خدا تو ماشین حالم بد نشد ۱ ساعت راه داشتیم و تصادفم شده بود .

سرفه‌های خشک داشتم و دارم رفتم تریاژ گفت وضعیتت مشکلی نداره شاید بخاطر استرس و نگرانی اینجوری شدم شایدم کرونا نیست یچیز دیگس .

هرچی هست بعد بیمارستان فیروزآبای هممون مریض شدیم

همین وسطا تو بیمارستان ۲ تا پوستر زدم (این کارم هزارتا دلیل پشتشه که تک تکش داغونم میکنه و نمیخوام تشریحش کنم )

حال مامان چطوره ؟

افتضاح

دیگه حتی وقتی نگام بهش میفته هم گریم میگیره

پرستاره میگفت دستتو خم کن نمیکرد دوتا پرستار دعواش کردن یکیشون گفت به بچه یبار یچیزو بگی میفهمه اخرش دیدم دستش سره حرکت نمیتونه بده ، حالم یجوری بد شد ... که ترکیبی از خشم ناراحتی ازینکه هیچ کاری نمیتونم بکنم ازینکه حرف نمیزنم

اون ویدئویی که تازه منتشر شده دیدین ، همونی ک یه خانمی‌و میزنن

همش از خودم میپرسم اگه اونجا بودم چی میکردم ، اگه جای فیلمبردار بودم ؟ یاد شهید محمدی و شجاعتش میفتم ، میفهمم ۱۰۰ هیچ از خودم عقبم از انسانیتم

وقتی واقعا احساساتت نابود شده و رفته
برچسب ها half life16 , lika_life16 ,
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 4

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی